کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

کیان گل خندون مامان و باباش

جادوی خاص....!!

اینروزا اینقد این ترانه رو گوش دادم که توام بهش علاقه پیدا کردی و وقتی تموم میشه اعتراض میکنی واسه همین متنشو واست مینویسم   تو چشای تو یه جادوی خاصی هست تو نگاه تو انگار یه احساسی هست غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی به تو نگاه میکنم تو همه ی عمر مـثل تو رو ندیدم یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم از دیدن تو سیر نمیشه چشم من به تو نگاه میکنم وقتی نزدیکم به تو انگار دلم میلرزه هر دفعه صدبار واسه ی حسی که به تو دارم به تو نگاه میکنم ....... عشق مامان میدونم میدونی که خیلی دوست داررم ...
17 دی 1393

و بلاخره طلسم شکست!!!!!

پسرک نازدانه ام تاخیر چندین و چند روزه ی مادر را به بزرگی قلب مهربانت ببخش نارنین مهربانم درگیری و مشغله ی روزمره زندگی و از همه مهم تر کنجکاوی بی حد و اندازه ی تو مجالی برایم نمی گزارد تا به خانه ی خاطراتت زود به زود سر بزنم و برایت بنویسم از روزهای خوب کودکیت. این روزها فرمانروای مطلق و بی چون چرای کلبه کوچک خوشبختیمان تویی.. تمام این آشیانه بر محور گرم و شیرین حضور تو در جای جایش در چرخش است. وتنها زمان من برای سرزدن به اینجا ساعات پایانی شبهاست که بیشتر مواقع اینقدر خسته و بی انرژی ام  که حتی زودتر از تو توی تخت کنارت بیهوش میشم و وقتی چشمامو باز میکنم افتاب در حال طلوع کردنه اما بلاخره طلسم این تنبلی شکست...
16 دی 1393
1